شهردار ولخرج طبس عزم جزمش را تداوم می‌بخشد

دگرگونی‌ها آن‌چنان سریع و خوب پیش می‌روند که اعضای تن شهر نیز باورشان نمی‌شود این تن فرسوده می‌توانست این‌چنین عوض شود؛ او که خود دیگر از یکنواختی و رکود مرداب‌گونه‌اش، خسته شده بود حال لبخند بر لب، درد جراحی را به تن می‌خرد تا دگرگون شود.

مردم تعجب کرده‌اند… هر روز صبح نمایی یا حرکتی جدید برپیکره‌ی شهرشان نمودار می‌شود و یا حداقل طرح دیروز، امروز کامل می‌شود.

شهردار جدید به پشتوانه‌ی شورای اسلامی جدید شهر و با همکاری همکارانش ظاهراً برنامه‌ریزی حساب‌شده‌ای دارد، چراکه نتیجه اقداماتش ذهن هر بیننده‌ای را به خود جلب می‌کند؛ آن‌گاه است که مردم زیرلب می‌گویند: «انگار کاری در حال انجام است!».

آغاز فعالیت‌های شهردار جدید طبس با رونمایی از تندیسی مزین به عبارت مؤکد شروع هر کار و تبرک جستن به تندیس «بسم‌اله الرحمن الرحیم» نشان از درستی آغاز کارها و تضمین عاقبت خیر آن است.

همراه با وزش باد، پرچم شکیل و زیبای ایران، استوار در میدان انقلاب اسلامی طبس خودنمایی می‌کند؛ تن استواری که پرچم بر آن قرار گرفته تمام اقتدار و سربلندی را در خود خلاصه کرده است؛ حتی زمانی که در ایام عزاداری، پرچم رنگ سیاه را به خود می‌گیرد باز هم عظمت همراه هر وزش باد از تن پرچم تا تمام شهر پراکنده می‌شود.

تن تندیس نوجوان سیزده ساله‌ی رشید ایرانی در میدان شهید حسین فهمیده طبس را مشاهده می‌کنیم؛ این تندیس علاوه بر تمام نمودی که از دلیرمردی یک نوجوان ایرانی دارد، شب‌هنگام آن‌چنان در هاله‌ای از تاریکی و نور نامناسب فرو می‌رود که هر رهگذری را به فکر وامی‌دارد که نکند قرار است رشادت‌ها و ایثارگری‌ها به‌سوی تاریکی برود.

تندیس مادر که در میدان مادر طبس نصب بوده هم نو و زیباتر شده؛ انگار این تحول نمادی شده است از تشکر تمامی فرزندان از مادران‌شان؛ قرار گرفتن تندیس مادر در میان میدان، زمانی برایت راحت‌تر درک می‌شود که دور میدان را می‌چرخی و حس می‌کنی دور مادر گردیدن تا ابد هم می‌تواند ادامه داشته باشد.

دیدن سرویس چای‌خوری شهرمان نیز چشمان‌مان را نوازش می‌کند؛ چه زیباست قرار دادن آن در بوستان شهدای گمنام و حس لحظه‌ای هم‌نمک شدن با شهدایی که پس از ورود به شهر، دیگر اهالی شهر را بستگان خود دانسته و در شادی و غم‌های‌شان شریک می‌شوند و مقایسه‌ی آن با قوری و کتری‌های پر از چایی و اما کوچک ما در شب‌های سرد زمستان.

تندیس میدان شهدا در مجاورت یکی از پمپ بنزین‌های طبس را مشاهده می‌کنیم که به نوعی عروج را در دلت زنده می‌کند؛ روی تندیس که به سمت آسمان است با باله‌های سفید آن و نامی که بر روی میدان نهاده‌اند هماهنگی خاصی را داراست؛ با رسیدن به این میدان ابتدا خود را شارژ روحی کرده و سپس به شارژ خودروهای‌مان می‌پردازیم.

فرفره‌های رنگی فلزی قرار داده شده در بلوار شهدا که با وزش باد به تکاپو می‌افتند مورد بازدید کودکان شهر در هر لحظه از گشت و گذار با خانواده‌های‌شان است؛ انگار تصور کودکانه‌ی بچه‌ها از بزرگترین فرفره‌ی ذهن‌شان به واقعیت پیوسته است.

پس از شادی و فرحی که از دیدن چرخش زیبای فرفره‌ها حاصل می‌شود، باز هم نمایی مذهبی شامل قرآن و تسبیحی زیبا در میان دو گلدان گل نرگس روحت را نوازش می‌دهد؛ آری، قامت بستن باد در فرفره‌ها تجلی می‌یابد تا به یقین بگوید که همه‌ی عناصر طبیعت تو را می‌ستایند‌ ای رحمان و ای رحیم. این‌ها همه وسیله شده‌اند تا برسانند ما را به یکی از آیات الهی که انتهای این مسیر منزلگاه اوست… آستان مبارک حضرت حسین‌بن موسی‌الکاظم(ع) برادر گرامی حضرت امام رضا(ع).

صدای تیک تاک هر ثانیه‌ی ساعت در میدان آیت‌اله واعظ طبسی، ستایش خداوند متعال است و شاید هم این صدا ناشی از شادی مضاعفی است که بر تن ساعت ریخته از حک شدن عبارت جلاله «اله اکبر» بر دورش.

کبوتران آواز آزادگی سر می‌دهند در میدانی که به نام آزادگان مزین شده است. باز هم میدان و تندیس این بار با همراهی کبوتران با هم هم‌پیمان شده‌اند تا نمایان‌گر یکی دیگر از افتخارات ما باشند.

در شبی پاییزی که مردم آرام در بسترشان خوابیده بودند، اتفاقی در شهر در حال رخداد بود؛ یکی از میدان‌های شهر، ره صد ساله را یک شبه رفت و پس از گذشت چهار سال از تصویب شورای ترافیک طبس، به چهارراهی زیبا مبدل گشت.

انعکاس نور از چراغ گردسوز قرار داده شده در میدان واعظ طبسی تو را به سال‌هایی هدایت می‌کند که تنها نور شب‌های یلدای‌مان روشنایی همین چراغ بود؛ لحظه‌ای دلت یاد صدای مردانه پدربزرگ و مهربانی به یاد ماندنی مادربزرگ را می‌کند.

درختان مریض شده‌اند؟ این سؤالی است که شاید ذهن برخی کودکان شهر هنگام دیدن نخستین درختی که رنگ قرمز به خود گرفته است را درگیر کند؛ نورپردازی درختان که زیبایی نخل‌ها و زیتون‌های سرافراز شهر را چندبرابر کرده، شادی‌یی را در تن درختان ریخته که به واسطه این شادی، رقص‌شان در باد نمود یافته و از حرکتی جدید برای زیباسازی‌شان در شهر لذت می‌برند.

نوزادانی به جمع خانواده خیابان‌های شهرمان اضافه شده‌اند که پیش از این جای خالی‌شان در شهر احساس می‌شد و این فکر را به ذهن متبادر می‌کرد که شاید دیگر باید عقیم شدن معابر شهر را باور کنیم، اما حالا با دیدن خیابان‌های جدید در کنار خیابان‌های مسن و پیشکسوت، فکری زنده شد که همیشه راهی هست.

علاوه بر این، نو شدن خیابان‌ها به واسطه روکش آسفالت و خط‌کشی تازه‌ای که انجام شده، هم عابران پیاده را سر ذوق آورده و هم انگار به خودروها انرژی مضاعفی بخشیده که همراه شدن با انرژی حاصل از راه‌اندازی نخستین جایگاه سی‌ان‌جی طبس که خودروهای شهرمان سال‌ها وعده آن را به باک بنزین فرسوده خود داده بودند، موجب شده خودروها از فرط خوشحالی، حس بال درآوردن و پرواز پیدا کنند!

حال که روز به روز بر تعداد خودروها افزوده می‌شود، بهتر است هنگام خرید خودرو به صاحبش تسلیت بگوییم، زیرا در دنیای پر دغدغه امروز و در کنار هزینه‌های سرسام‌آور استفاده از خودرو، او از فردا دغدغه‌ پیدا کردن محل پارک خواهد داشت؛ حال که نمی‌توانیم جلوی زاد و ولد خودروها را بگیریم، تلاش کنیم تا فضای پارکینگ شهر را گسترش دهیم تا کِیف خودروها کامل شود.

اقدام به‌جای شورای اسلامی شهر طبس در نام‌گذاری یکی از بلوارها به نام مهندس شکیبی بیان‌گر خوی قدرشناسی طبسی‌ها از کسانی است که برای‌شان تلاشی کرده‌اند؛ البته در تکمیل این خصلت پسندیده، جای بلواری به نام حجت‌الاسلام سیدمصطفی رضوی حیدری نیز خالی به‌نظر می‌رسد.

صدای شادی بچه‌ها که در محله‌های مختلف شهر طبس می‌پیچد، ذهنت را به این نکته مشغول می‌کند که چه ساده می‌توان کودکان قناعت‌پیشه و پاک این سرزمین کویری که وارث صفات اجدادشان هستند را با حداقل وسایل بازی، سرگرم و به خنده‌ای شاد میهمان کرد.

طبسی‌ها در جشن‌هایی که هر شب در یکی از بوستان‌های محله‌ای شهرشان برگزار می‌شد حضوری گسترده داشتند و تکرار این برنامه که گرچه ایراداتی هم بر آن وارد بود اما در سایر مناسبت‌های ملی و مذهبی در طول سال هم می‌تواند مفید و فرح‌بخش باشد.

چه زیباست نقش بستن زیبایی‌های طبیعت بر صفحه‌ی دیوارهای آجری و سیمانی برای تلطیف روح رهگذران؛ نقش‌های زیبای روی دیوارها یا همان دیوارنگاره‌ها پیامی مهم را بیان می‌کند؛ در ورای این طرح‌های زیبا می‌توان این نکته را با تمام وجود لمس کرد که با محبت و لطافت می‌توان حتی سنگ و آجر و سیمان را هم آرام کرد و از زیبایی آن لذت برد؛ فقط کافیست زیبا بنگری.

تیم‌های ورزشی طبس که پیش از این دربه‌در به دنبال حامی مالی می‌گشتند، حال حامی بزرگی به نام شهرداری یافته‌اند که به پاس این حمایت تام و پایدار، سعی در ارایه بهترین بازی‌ها و حصول نتیجه مطلوب می‌کنند که تاکنون توانسته‌اند افتخاراتی هم بیافرینند.

این جمله را که هر کس با شغلش ازدواج می‌کند را همه حس کرده‌ایم؛ آقای شهردار، شما هم باید با شغلت ازدواج کنی و حتماً هم این کار را کرده‌ای؛ پس به واسطه‌ی ازدواجت تک تک خیابان‌ها و میدان‌ها و محله‌های شهر، کودکانت به حساب می‌آیند؛ می‌دانی که تبعیض میان فرزندان خوب نیست؛ دیروز پسر بزرگت «میدان پیامبر اعظم» همراه با دختر کوچکت «میدان زغالسنگ» گله‌ای از پدر در سینه داشتند؛ فرزندان دو قلویت زیباشهر و صدوقی نیز از چاله‌های تن‌شان درد داشتند؛ پزشکی برای‌شان تدبیر کن.

از همه‌ی زیبایی‌های شهر و فعالیت‌های ارزنده‌ی شهردار که بگذریم، به پارکی در منطقه‌ی پایین شهر می‌رسیم، «پارک خندق»، که حرکت لاک‌پشتی‌وار احداث این پارک حوصله‌ی همه را سر برده است.

اهالی این منطقه از شهر دل بسته‌اند به افتتاح این پارک و ایجاد فضایی سبز و تفریحی و امید دارند که لاک‌پشت شهرداری در اجرای این پروژه تبدیل به خرگوشی تیزپا و چابک شود تا بزودی شاهد بهره‌برداری از نخستین بوستان غیرهمسطح شهرستان طبس باشیم.

تحول محسوس شهر حکایت از تلاش شورای اسلامی شهر و شهرداری طبس دارد و این زحمات زمانی کامل می‌شود که مراجعان به شهرداری که چشمان‌شان از فضای جدید شهری روشن شده، درگیر بروکراسی پیچیده شهرداری و گذر از هفت‌خوان اتاق‌ها و امضاها نشوند، و دل‌شان نیز با برخورد خوب کارکنان شهرداری و سرعت عمل در انجام کارشان شاد شود.

جناب شهردار؛ مردم شهر به توانایی و تدبیر شما در اجرای امور اعتماد دارند؛ دیده‌ایم برخی کوته‌نظران را که سعه‌صدر کمتری دارند و الفاظی به مانند شهردار بلوکه‌ای و شهردار چراغی و شهردار ولخرج را نسبت می‌دهند! ولی شما به دل نگیرید، عموم مردم بهترین داوران‌اند و قدرشناس.

شایعاتی شنیده‌ایم مبنی بر فشارهایی برای جلوگیری از ادامه فعالیت شما در شهرداری طبس، که امیدواریم در حد شایعه باقی بماند؛ می‌گویند قطار ایستاده را کسی سنگ نمی‌زند و این فشارها یعنی حرکتی در حال انجام است؛ این فشارها را به منزله‌ی سوهانی برای صیقل دادن آینه عمل‌تان تلقی کرده و عزم جزم‌تان را تداوم بخشید.

شهروندان دلسوز بیایید بیش از گذشته همراه یکدیگر باشیم و دستان شهردار و همراهانش که به سوی همراهی ما دراز است را به گرمی بفشاریم تا طبس همچنان «نگین کویر» باقی بماند.

نویسنده: فاطمه سادات حجتیان

عکس: هادی یعقوبیان